تا کی بوداین شوخی و تاکی بود این جنگ


زین شوخی و زین جنگ نگردد دل من تنگ

صلحست مرابا تو و بامن نکنی صلح


جنگست ترا با من و با تو نکنم جنگ

سنگست دلت مهر بر او تابان گه گه


کز تافتن مهر گهر زاید در سنگ

فرسنگ به فرسنگ دوانم ز پی تو


وزمن تو گریزانی فرسنگ به فرسنگ

گرمن ز تو ای دوست همی ننگ ندارم


تو نیز مدار از من و از صحبت من ننگ